حجت‌الله عبدالملکی را باید نماد و آینه دولت سیزدهم دانست. فردی که وزیری فعال و پرسر و صدا بود و در عین حالی که بیش از سایر وزرا دیده می‌شد، اولین وزیری هم بود که از دولت برکنار شد. وی فردی بی‌تجربه، آرمانگرا و خیالباف بود و بیش از آنکه کار عملی و واقعی انجام دهد، بیشتر شعار می‌داد؛ به طوری که در بخش‌های مختلف، تمامی اقداماتش در حد شعار و برنامه باقی ماند. در بخش اشتغال که بیشترین مسوولیت متوجه او بود، با وجود اعلام اعداد و ارقامی مانند ایجاد ۸۵۰/۱ میلیون شغل تا پایان سال ۱۴۰۱، تقریبا هیچ کاری صورت نداده و حتی به خودش نیز زحمت نداد که برنامه خود را برای ایجاد چنین میزانی از اشتغال تشریح کند. در حوزه روابط کار نیز شاهد بودیم وی نه اقدام خاصی انجام داد و نه وعده خاصی را مطرح کرد، اما در بخش رفاه، وضعیت امروز جامعه ما نمودی از شعارهای آقای عبدالملکی است. فقیرتر شدن جامعه، وضعیت رفاهی به شدت تنزل‌یافته نسبت به سال‌های گذشته و مشکلاتی که در بخش یارانه‌ها و تقسیم‌بندی دهک‌های مختلف ایجاد شد، همگی حاصل کارنامه ۳۰۰ روزه اوست. آخرین شاهکار ایشان هم ایجاد بدعت و ساختارشکنی جدید در کشور بود که در طول دهه‌های گذشته پس از انقلاب سابقه نداشت. وی مصوبه شورای عالی کار برای افزایش حقوق مستمری‌بگیران و بازنشستگان تامین اجتماعی را به مسلخ برد و آن را در هیات دولت تغییر داد. در واقع عبدالملکی نتوانست از مصوبه شورای عالی کار به عنوان یک نهاد حاکمیتی و قانونی در حوزه بازار کار دفاع کند. بنابراین وی بیش از آنکه فعالیت مثبتی در حوزه مدیریتی‌اش داشته باشد، شعارهایش در ذهن و خاطره‌ها باقی خواهد ماند. همچنین پیش از آنکه وی را به عنوان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی تلقی کنیم، به نظر می‌رسد باید او را وزیر شعار دولت سیزدهم بدانیم.

منبع: جهان صنعت/حمید حاج‌اسماعیلی