حجم خشونت رژيم اشغالگر در جنگ اخير غزه نسبت به درگيري‌هاي سال‌هاي اخير در سرزمين‌هاي اشغالي به شكل چشمگيري وسيع‌تر است. فكر مي‌كنيد آيا اسراييل از اين حجم خشونت هدف مشخصي را دنبال مي‌كند يا درگيري‌هاي اخير نتيجه سوءمديريت اين رژيم در برابر اعتراضات فلسطينيان است؟

البته اگر جداي ريشه‌ها پيشيني وكلي بخواهيم به تحولات اخير نگاه كنيم و به صورت كوتاه‌مدت بخواهيم عامل ازسرگيري درگيري‌هاي وسيع در فلسطين اشغالي را بررسي كنيم، يكي از عوامل اين رخدادها را مي‌توان در حكم اخير يك دادگاه اسراييلي براي تخليه بخشي از منطقه شيخ جراح در قدس اشغالي كه فلسطينيان در آن ساكن هستند، جست‌وجو كرد. به‌زعم اسراييلي‌ها اين زمين‌ها بايد از فلسطيني‌ها خالي شود و زمين‌هاي آن به شهرك صهيونيست‌نشين معالوت دفنا اضافه شود تا براي گسترش اين شهرك مورد استفاده قرار گيرد. به نظر مي‌رسد اين موضوع ريشه‌دار در اوضاع جاري منطقه به موازات سياست‌هاي دايمي ظالمانه رژيم اشغالگر دركرانه باختري و غزه در مجموع باعث شد كه شرايط به وضعيتي كشيده‌ شود كه خشونت‌ها به شكل چشمگيري افزايش پيدا كند. ظاهر امر نشان مي‌دهدگروه‌هاي فلسطيني آمادگي داشتند كه در مقابل چنين رفتارهايي واكنش نشان بدهند و انتظار افزايش تنش‌ها را مي‌كشيدند.

فكر مي‌كنيد شرايط جنگي جاري چه تاثيري در شكاف‌هاي سياسي داخلي اسراييل دارد؟ بعد از 12 سال حاكميت بلامنازع بنيامين نتانياهو، جنگ اخير به نفع او تمام مي‌شود يا به ضررش؟

به گمان من مساله تاثيرگذار در مسائل داخلي ميان صهيونيست‌ها، نحوه خاتمه درگيري‌هاي اخير باشد. با اين حال نقش اين جنگ‌ها در راي‌هاي صهيونيست‌ها چندان زياد نيست. احزاب در سرزمين‌هاي اشغالي معمولا پايگاه راي ثابتي دارند و اگر دقت كنيد در طول دو سال گذشته به ‌رغم برگزاري 4 انتخابات متوالي، تغيير جدي در ساختار احزاب پيروز به وجود نيامده است. مي‌توان نتيجه گرفت كه هرگروه در اسراييل از پايگاه اجتماعي مشخصي برخوردار است كه معمولا مي‌تواند روي راي هوادارانش حساب باز كند. اما نحوه پايان گرفتن اين نبرد مي‌تواند تا حدي آرا و سرنوشت شخص نتانياهو و حزب ليكودش را تحت تاثير قرار بدهد. اينكه خسارات اسراييلي‌ها چه اندازه باشد اينكه فلسطيني‌ها چند اقدام غافلگير‌كننده را در روزهاي آينده رونمايي كنند و اينكه اقدامات غافلگير‌كننده تا چه حد به ضرر رژيم اسراييل تمام شود و اينكه فشارهاي جامعه جهاني وكشورهاي اسلامي تا چه اندازه افزايش پيدا كند و اينكه آيا جامعه جهاني بتواند باعث عقب‌نشيني اسراييلي‌ها از موضع تهاجمي شود، همه مسائلي هستند كه نخست در نحوه خاتمه اين نبرد و دوم در وضعيت نتانياهو موثر خواهد بود.

همزمان در ميان گروه‌هاي فلسطيني هم شكلي از همفكري و همكاري در طول ماه‌هاي گذشته شكل گرفته‌ بود و روند آشتي ميان فتح و حماس با توافق براي برگزاري انتخابات سراسري سرعت بيشتري گرفته‌ بود، هر چند كه با تصميم محمود عباس براي تعويق انتخابات، باز هم برخي اختلاف‌نظرها در حال شكل گرفتن بود. فكر مي‌كنيد اين درگيري‌ها چه تاثيري در همكاري‌هاي گروه‌هاي فلسطيني خواهد داشت؟

فارغ از تشكيلات خودگردان فلسطيني، اگر وضعيت گروه‌هاي مقاومت فلسطيني را درنظر بگيريم حداقل اتحاد و همدلي ميان گروه‌هاي مبارز در پي درگيري‌هاي اخير به وجود آمده است. يكي از ويژگي‌هاي بارز نبرد اخير خاصيت هم‌افزايي ميان بخش‌هاي مختلف فلسطين اشغالي است. اينكه در قدس شرقي اتفاقي مي‌افتد و غزه از مردم قدس حمايت مي‌كند، اينكه كشتار در غزه اتفاق مي‌افتد و فلسطيني‌هاي اراضي اشغالي 1948 قيام مي‌كنند و اينكه در لبنان و اردن مردم به سمت مرزهاي فلسطين اشغالي مي‌آيند و حتي شهيد هم مي‌دهند، نشانه‌اي بر اين است كه فلسطيني‌ها از انفكاك و انشقاق تا حد زيادي به سمت اتحاد و انسجام پيش مي‌روند و موضوعي است كه باعث ترس و وحشت اسراييلي‌ها شده است. به ويژه مهم‌ترين موضوع مساله حمايت فلسطينيان ساكن سرزمين‌هاي اشغالي 1948از ساكنان كرانه باختري، قدس اشغالي و غزه است. اسراييلي‌ها دهه‌ها تلاش كردند كه پروژه هويت‌زدايي از فلسطينيان ساكن مناطق اشغالي 1948را موفق نشان بدهند و تلاش كردند كه اين افراد را به عنوان اعراب خوب از اعراب بد جدا نشان بدهند و انفكاكي ميان ساكنان سرزمين‌هاي اشغالي 1948 و ساكنان سرزمين‌هاي اشغالي 1967و آوارگان در كشورهاي همسايه ايجاد كنند. اتفاق‌هاي اخير همه اين سياست‌ها را بي‌فايده و بي‌نتيجه نشان داد و برخلاف اهداف رژيم اسراييل كه دنبال دامن زدن به شكاف‌ها و جدا كردن فلسطيني‌ها از يكديگر بود، نشان داد كه اتحاد و همبستگي ميان فلسطيني‌ها همچنان محكم است.

بعد از برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري در امريكا، سياست دولت ترامپ در حمايت بدون مرز از اقدامات اسراييل تا حدي كنار گذاشته ‌شده ‌بود و به نوعي برخي اظهارات انتقادي به ادبيات سياسي كاخ سفيد بازگشته‌ بود. فكر مي‌كنيد اين نبرد اخير تا چه اندازه در رويكرد دولت جديد امريكا نسبت به اسراييل موثر باشد؟

چند نكته را بايد در اين مورد اشاره كرد؛ نخست اينكه در چنين شرايطي سياست كلي و هميشگي دولت امريكا اين است كه به صورت بلاشرط از اسراييل در چنين رخدادهايي حمايت كند.تفاوتي نمي‌كند كه دولت باراك اوباما روي كار باشد، يا دولت دونالد ترامپ يا جو بايدن، استراتژي امريكا حمايت از اسراييل و محكوم كردن فلسطيني‌هاست. همان‌گونه كه در روزهاي گذشته هم شاهد بوديم كه كاخ سفيد از اسراييل حمايت و حماس را به عنوان شروع‌كننده درگيري‌ها معرفي و محكوم كرد. نكته ديگري كه وجود دارد اين است كه حمايت‌هاي ويژه دولت ترامپ از رژيم اسراييل در رويكرد واشنگتن نسبت به مسائل منطقه بايد به عنوان يك استثنا درنظر گرفت. سياست استاندارد و رويكرد استراتژيك دولت‌هاي امريكا از دهه‌ها پيش تاكنون همان رويكردي است كه در دولت اخير امريكا شاهد هستيم يعني ضمن حمايت تمام وكمال از دولت اسراييل،گاهي انتقادهايي هم از عملكرد آنها مطرح مي‌شود. نكته سوم كه نسبت به گذشته تغيير كرده است، بلندتر شدن صداهاي حاميان حقوق فلسطينيان و منتقدان عملكرد اسراييل در جامعه و نهادهاي حكومتي غير ازكاخ سفيد است. صداهاي نمايندگان كنگره امريكا كه به شكل‌هاي مختلف در شبكه‌هاي اجتماعي، در مصاحبه‌ها و اظهارنظرهاي شفاهي و چه به صورت كتبي از حقوق فلسطينيان حمايت كرده‌اند و از جنايات اسراييل انتقاد مي‌كنند، در ساختار حاكميت امريكا كم‌سابقه است. راهپيمايي‌هايي كه در شهرهاي مختلف امريكا رخ داده است، نشان مي‌دهد كه افكار عمومي در اين كشور نسبت به گذشته بيشتر در مقابل جنايات اسراييل عليه فلسطينيان حساس شده‌اند. در عين حال بايد توجه داشت كه اظهارنظرهاي رسمي دولت بايدن در حمايت از رژيم اسراييل هم يك‌سري اظهارنظرهاي تشريفاتي روتين است كه هنوز نظر اسراييلي‌ها را جلب نكرده است چراكه به نظر مي‌رسد اسراييلي‌ها حمايت‌هاي بيشتري را انتظار دارند. در طول روزهاي گذشته تندروهاي مذهبي و مسيحيان انجيلي امريكايي كه عمدتا حاميان دولت ترامپ بودند به دولت بايدن اعتراض كرده‌اند كه چرا حمايت كافي از اسراييل نشان نمي‌دهد و رسما و عملا فلسطينيان را محكوم نمي‌كند.

به تصور شما پايان نبردهاي اخير غزه به چه صورت مي‌تواند باشد؟ به هر حال نبردهايي كه رژيم اشغالگر عليه غزه در دو دهه گذشته به راه انداخته است،آثار و تلفات انساني و اقتصادي وسيعي به جاي مي‌گذارد و ادامه آن آسيب‌هاي بيشتري به شهروندان محاصره شده در اين‌ باريكه سرزميني به‌جا مي‌گذارد.آيا طرفين تا زمان فرسايشي شدن به اين نبرد ادامه مي‌دهند يا اينكه با دخالت جامعه جهاني و ميانجيگري دولت‌هاي خارجي انتظار پايان سريع اين درگيري مي‌رود؟

به نظرم مهم‌ترين عامل در اتمام اين جنگ ميزان تاب‌آوري رژيم صهيونيستي است. نبرد اخير شرايطي متفاوت از گذشته در مقابل جامعه صهيونيستي قرار داده است.كما اينكه در نبرد اخير ما شاهد استفاده گروه‌هاي مقاومت از موشك‌هاي نقطه‌زن با برد 250 كيلومتر با كلاهك جنگي سنگين بوديم.كل سرزمين‌هاي اشغالي در نتيجه اين نبرد به تعطيلي كشيده‌ شده است، فرودگاه‌ها تعطيل شده‌اند و بسياري از شهرك‌نشينان در ترس و وحشت عمدتا مجبور به فرار به پناهگاه‌ها هستند. در چنين شرايطي جامعه رژيم اشغالگر نمي‌تواند مدت طولاني اين وضع را تحمل كند. براي فلسطيني‌ها، هر چند كه تعداد بسيار بيشتري از آنها در اين نبرد شهيد مي‌شوند اما به اين دليل كه خودشان را صاحب اين سرزمين و آب و خاك مي‌دانند و راهي به جز مقاومت براي بازپس گرفتن سرزمين‌شان پيش روي خود نمي‌بينند، قطعا از تاب‌آوري و مقاومت بيشتري برخوردارند. با اين اوصاف من تصور نمي‌كنم كه نبرد جاري چندان زياد طول بكشد و حداكثر تا هفته آينده از طريق آتش‌بسي كه اسراييلي‌ها پنهاني پيگير آن هستند به پايان برسد. اما تا آن زمان اسراييلي‌ها تلاش خواهند كرد با استراتژي تخريب حداكثري زيرساخت‌ها، اماكن مسكوني و بيمارستان‌ها و مدارس در نوار غزه،كار را به جايي برسانند كه هزينه انساني و مادي اين جنگ را براي گروه‌هاي مقاومت بالا ببرند تا بعد از آتش‌بس، حماس و گروه‌هاي مقاومت غزه به سرعت نتوانند خود را به ميزان آمادگي قبل بازگردانند.

اسراييلي‌ها در عين حال به ‌شدت دچار ترديد هستند كه اين ‌بار به صورت تهاجم زميني وارد نوار غزه شوند به ويژه كه نسبت به اسارت سربازان توسط گروه‌هاي مقاومت به‌ شدت نگران هستند.


    مهم‌ترين عامل در اتمام اين جنگ ميزان تاب‌آوري رژيم صهيونيستي است.  جامعه رژيم اشغالگر نمي‌تواند مدت طولاني آثار اين وضع را، يعني تعطيلي گسترده، زندگي در پناهگاه‌ها و نگراني دايمي از حملات تحمل كند، در حالي كه مقاومت و تاب‌آوري فلسطيني‌ها در مقابل اين شرايط بسيار بيشتر است.
    بلندتر شدن صداهاي حاميان حقوق فلسطينيان و منتقدان عملكرد اسراييل در جامعه و نهادهاي حكومتي غير از كاخ سفيد، كم‌سابقه است.
    ويژگي مهم نبرد اخير مساله حمايت فلسطينيان ساكن سرزمين‌هاي اشغالي 1948 از ساكنان كرانه باختري، قدس اشغالي و غزه است. اسراييلي‌ها دهه‌ها تلاش كردند كه پروژه هويت‌زدايي از فلسطينيان ساكن مناطق اشغالي 1948 را موفق نشان بدهند و تلاش كردند كه اين افراد را به عنوان اعراب خوب از اعراب بد جدا نشان بدهند و انفكاكي ميان ساكنان سرزمين‌هاي اشغالي 1948 و ساكنان سرزمين‌هاي اشغالي 1967 و آوارگان در كشورهاي همسايه ايجاد كنند.
    پايان گرفتن اين نبرد مي‌تواند تا حدي آرا و سرنوشت شخص نتانياهو و حزب ليكودش را تحت تاثير قرار بدهد. 
    من تصور نمي‌كنم كه نبرد جاري چندان زياد طول بكشد و حداكثر تا هفته آينده از طريق آتش‌بسي كه اسراييلي‌ها پنهاني پيگير آن هستند به پايان برسد.