[سجاد خداکرمی] درحال حاضر بازار سرمایه ایران با رسیدن کدهای سهامداری صادرشده در آن به نزدیک ۴۹‌میلیون فقره، در زمره یکی از بازارهای بزرگ بورس از نظر تعداد سهامدار قرار گرفته است. اما این بازار سرمایه بزرگ به لحاظ کمیتی چه نتایجی برای خود و اقتصاد ملی در پی دارد؟ این سوالی است که «شهروند» از دو کارشناس بازار سرمایه پرسید و یکی از آنها در مخلص کلام آن را فرصتی دانست که به سبب دلایل سلبی بزرگ‌شدن حجم بازار از دست خواهد رفت و دیگری آن را اگرچه دارای خیرات دانست، اما گفت که نمی‌توان از تبعات احتمالی که بر جای خواهد گذاشت، غافل بود.

۴۲.۵‌درصد از ایرانیان کد سهامداری دارند
امروزه هرچند با افزوده‌شدن بخش عمده سهامداران عدالت، ۴۲,۵‌درصد از ایرانیان کد سهامداری دارند، اما براساس اطلاعات رسمی شرکت سپرده‌گذاری مرکزی ایران، تعداد کدهای سهامداری که  در پایان‌ سال گذشته به ۱۱‌میلیون و ۶۵۵هزار فقره رسیده بود تا نیمه تیرماه جاری به ۱۳میلیون و ۶۵۵‌هزار و ۲۷ فقره افزایش یافته است. در ۱۵ روز اول تیرماه جاری ۳۱۳‌هزار و ۴۳۰هزار کد سهامداری جدید صادر شده که در مجموع صدور کد بورسی از ابتدای امسال را به رقم ۲‌میلیون و ۲۷هزار کد رسانده است. به این ترتیب تعداد کل کدهای سهامداری صادره همراه با سهامداران عدالت به رقم ۴۸‌میلیون و ۹۸۸‌هزار و ۷۲۵ کد رسیده است. هم‌اکنون ۳۵‌میلیون و ۳۳۳‌هزار و ۶۹۸ سهامدار عدالت کد سهامداری دریافت کرده‌اند.
آمارهای سپرده‌گذاری مرکزی اوراق بهادار (سمات) نشان می‌دهد که ‌سال گذشته در مجموع ۸۲۲‌هزار سهامدار جدید وارد بورس شده‌اند که با اضافه‌شدن این تعداد سهامدار، جمعیت کل سهامداران بورس به ۱۱‌میلیون و ۶۵۵‌هزار نفر رسیده بود. سال گذشته در هر ماه به‌طور میانگین ۶۸هزارو ۵۰۰ سهامدار جدید وارد بورس شده‌اند و شیب ورود سهامداران تازه‌وارد رفته‌رفته رشد کرده است، به‌طوری که در نخستین ماه ‌سال ۵۵‌هزار سهامدار جدید وارد بورس شدند، درحالی‌که این رقم در ماه پایانی‌ سال ۹۸ از مرز ۱۷۲‌هزار نفر هم عبور کرد. اما بررسی آمار تعداد کدهای سهامداری جدید در سه‌ونیم ماه سال‌جاری نشان می‌دهد که تعداد کدهای سهامداری جدیدی که در ماه‌های فروردین، اردیبهشت، خرداد و ۱۵ روز نخست تیرماه سال‌جاری صادر شده است، نسبت به کل کدهای صادره‌ سال گذشته (۸۲۲‌هزار فقره) رشد ۱۴۲‌درصدی نشان می‌دهد. این درحالی است که اگر تعداد کدهای سهامداری امسال به مدت مشابه ‌سال قبل را مقایسه کنیم، شاهد رشد‌ هزار و ۲۲۴‌درصدی هستیم. آمارها نشان می‌دهد که در چهار ماه نخست‌ سال گذشته در مجموع ۱۵۱‌هزار کد صادر شده است که این رقم با ۱۵ روز کمتر در ‌سال‌جاری به ۲‌میلیون و ۲۷ فقره افزایش یافته است.

ورود ۴۰‌هزار‌میلیارد تومان پول جدید به بورس در‌ سال‌جاری
همزمان با ورود سهامداران و صدور کدهای جدید، ورود پول جدید به بورس نیز رکورد شکسته است. براساس گفته‌های مدیرعامل فرابورس ایران از ابتدای امسال تاکنون بیش از ۴۰‌هزار‌میلیارد تومان پول جدید وارد بازار بورس شده است. امیر‌ هامونی که در بخش خبری ساعت ۲۱ شبکه یک سیما در پنجشنبه شب گذشته سخن می‌گفت، افزود: «از ابتدای امسال سه‌ونیم‌میلیون نفر کد بورسی جدید در بورس تهران و فرابورس گرفته‌اند.»
 او اضافه کرد: «ارزش معاملات در بورس بیش از ۲۰‌هزار‌میلیارد تومان است و هفته پیش رکورد ۳۱‌هزار‌میلیارد تومان نیز شکسته شد.» هامونی ادامه داد: «بازدهی بیش از ۱۶۰‌درصد در بورس را تجربه کرده‌ایم و ارزش بازاری و ثروت عموم مردم در بورس به ۷‌هزار و ۷۰۰ تریلیون تومان رسیده است.» او گفت: «به جز سهامداران عدالت ۱۵میلیون نفر کد بورسی فعال دارند.»

تبعات منفی و مثبت حضور میلیونی مردم در صحنه
درباره حضور کمی بسیار بالای بازار سرمایه کشورمان و نتایج حضور این سهامداران بر بازار سرمایه و اقتصاد کشور محمدعلی‌زاده ‌آرانی، کارشناس بازار سرمایه به «شهروند» می‌گوید: «اگرچه تعداد سهامداران بازار سرمایه پیش از شروع روند آزادسازی سهام عدالت نیز درحال افزایش بود، اما اقدامی که درباره سهام عدالت از سوی دولت صورت گرفت، به یک‌باره چند ١٠میلیون کد بورسی به بازار سرمایه افزود. حال بازار سرمایه با میلیون‌ها سهامدار روبه‌رو است و جامعه سهامداران به شدت گسترش پیدا کرده است که بسیاری از آنها دانش کافی و تجربه لازم برای حضور در بازار سرمایه را نداشته‌اند. بازده بالای بازار سرمایه، هیجانی را برای ورود مردم به این بازار فراهم کرده است که اگر این افراد در طول معاملات خود در این بازار نیز هیجانی عمل‌کنند، تبعات اقتصادی بسیاری متوجه آنها خواهد شد.»
او در ادامه می‌افزاید: «البته دولت نیز به دلایل گوناگون در ایجاد این هیجان برای ورود هرچه بیشتر مردم به بازار سرمایه نقش‌آفرین و موثر بوده است، اما به نظر می‌رسد برای این امر برنامه‌ریزی لازم را به‌خصوص در حوزه زیرساخت‌ها نداشته است. از سوی دیگر اگر فرض کنیم بخشی ١٠ تا ٢٠‌درصدی از این جمعیت سهامداران جدید به یک‌باره و در پی واقعه‌ای تصمیم بگیرند سهام خود را در بورس به فروش بگذارند و شرکت‌های سرمایه‌گذاری از این سهام‌ها حمایت نکنند یا دولت نیز توان آن را نداشته باشد یا نخواهد از این سهام‌ها‌ حمایت کند، بازار سرمایه دچار چالش خواهد شد و نوساناتی جدی به وقوع خواهد پیوست که قطعا تبعاتی جدی برای شاخص کل بازار سرمایه و شرکت‌هایی که سهام‌هایشان به حراج می‌رود، در پی خواهد داشت.»
علی‌زاده‌ آرانی در ادامه با اشاره به اینکه اگر روزی فشار فروش به بازار وارد شود و تبعات آن دامن شاخص کل را بگیرد، خاطرنشان می‌کند: «در چنین وضعیتی نقدینگی فراری‌شده از بازار سرمایه راه دیگری اختیار می‌کند و این تغییر جریان نقدینگی می‌تواند نتایج ناخوشایندی بر اقتصاد ملی بر جای بگذارد.  چنین شرایطی اگر در کنار تورم دو رقمی، رشد قیمت ارز و مجموعه عواملی که سبب رشد منفی اقتصادی شده است، قرار گیرد، سبب می‌شود نتایج ناخوشایندی در اقتصاد کشور بروز کند.»
او در انتها یادآور می‌شود: «از این جهات می‌توان حضور میلیونی سهامداران را دارای تبعات دانست، اما با توجه به مدیریت وضع به گونه‌ای که از یک سو دانش سهامداری و رفتار در بازار سرمایه ترویج شود و از دیگر سو نقدینگی این بازار سمت‌وسوی مولد برای شرکت‌های بورسی داشته باشد، حضور کمی قابل توجه در بورس بسیار خوب خواهد بود.»

پیش‌بینی یک «فرصت‌سوزی»
علیرضا باغانی دیگر کارشناس بازار سرمایه است که درباره نتایج حضور میلیونی مردم در بازار سرمایه به «شهروند» می‌گوید:   «تعداد سهامداران فعال حرفه‌ای و نیمه‌حرفه‌ای بازار سرمایه حدود ٤‌میلیون نفر است، اما این تعداد به علاوه سهامداران عدالت که به بازار وارد شده‌اند، فرصتی تاریخی را برای بورس رقم زده که به سبب پایین بودن دانش و فرهنگ سهامداری در کشور به نظر می‌رسد تا مادامی که وضع چنین باشد، بازار سرمایه نتواند از این فرصت استفاده کند.»
او در ادامه به دلایل بزرگ‌شدن کمیت بازار سرمایه اشاره می‌کند و می‌افزاید: «عمده دلیل‌هایی را که در حال حاضر بازار سرمایه با رشد قابل توجه مواجه است، می‌توان در تورم جاری و آتی و همچنین «دارایی‌محور»شدن بازار سرمایه دانست. حاکمیت و دولت از سر ناچاری در کنترل و مهار «نقدینگی افسارگسیخته» و کنترل دیگر بازار‌ها مدام به بزرگ‌شدن بازار سرمایه کمک می‌کنند، به همین دلیل بازار سرمایه نتوانسته است از عمق لازم به هنگام رشد بهره ببرد، زیرا بالا رفتن فرهنگ حضور در بازار سرمایه و فرهنگ سهامداری سبب رشد کمی بازار نشده است.» او خاطرنشان می‌کند: «در حال حاضر عمده نقدینگی بازار سرمایه چندان در خدمت تولید و تحکیم‌بخش، بخش مولد اقتصاد نیست. زمانی رشد بازار سرمایه برای اقتصاد ملی ارزشمند خواهد بود که نقدینگی حاصل از آن در خدمت بخش مولد اقتصاد باشد.»
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه با اشاره به اینکه بسیاری از شرکت‌ها از فرصت تاریخی افزایش سرمایه‌های متعدد از محل آورده‌های نقدی و مطالبات در جهت دیگری بهره می‌برند، افزود:  «بسیاری از شرکت‌ها در موضوع افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی این‌گونه استفاده کرده‌اند که ارزش سرمایه‌های خود را که مدت‌ها ارزیابی نکرده بودند، اعلام می‌کنند، برای آنکه ارزش بالاتری در سهام کسب کنند، درحالی‌که نقدینگی که با این اقدام جذب می‌کنند، به سبب آنکه تنها یک اصلاح ساختار کاغذی انجام داده‌اند، برای گسترش کمی و کیفی شرکت صرف‌نمی‌شود. این اقدامات سبب می‌شود ارزش ریالی بازار بالا برود، اما خروجی در پی نداشته باشد.»
باغانی یادآور می‌شود: «چهارشنبه گذشته حدود ٣٠‌هزار‌میلیارد تومان و شنبه حدود ٢٠‌هزار‌میلیارد تومان سهم در بازار سرمایه معامله شد که اعداد بسیار بزرگی هستند، اما چرا خروجی وجود ندارد، زیرا شرکت‌ها خود را ملزم نمی‌دانند در کنار تجدید ارزیابی دارایی‌ها از محل آورده نقدی سهامداران یا از محل مطالبات به سمتی بروند که راه نقدینگی را به سوی چرخه تولید باز کنند.»
او خاطرنشان می‌کند: «اگر روند این‌گونه ادامه داشته باشد که شرکت‌ها از این فرصت بی‌سابقه حضور سهامداران میلیونی در بازار سرمایه در جهت رسیدن به پویایی و مولدبودن بهره‌مند‌شوند، اتفاقی که می‌افتد این خواهد بود که یک جریان عظیم نقدینگی می‌آید و در بازار می‌چرخد و با چند برابر شدن بازار را ترک‌می‌کند، در نتیجه اتفاق مثبتی هم برای اقتصاد کشور در پی نخواهد داشت.»
او در انتها با اشاره به لجام‌گسیختگی بازار سرمایه فعلی خاطرنشان می‌کند: «رشد کمیتی در تعداد سهامداران و تعداد و ارزش معاملات به این سبب که برنامه‌ریزی‌شده نبوده است، شبیه به وضعیت سرزمین خشکسالی‌زده‌ای است که به یک‌باره با سیل سهمگینی روبه‌رو شده و قاعدتا چنین سیلی خسران در پی دارد، هرچند بخشی از معضل خشکسالی را بتواند به صورت مقطعی حل کند.»
آنچه به نظر می‌رسد وضع دوگانه‌ای است که بازار سرمایه ایران در این روز‌ها و ماه‌ها با آن روبه‌رو است. یکی فرصت حضور میلیون‌ها سهامدار و نقدینگی بسیار و دیگری نبود فضا و امکانی برای بهره‌مندی از این فرصت در جهت پیشبرد اقتصاد مولد. دوگانه‌ای که در صورت ادامه به نظر چشم‌انداز خوشایندی نه‌تنها برای بازار سرمایه که برای اقتصاد ملی نیز در پی نخواهد داشت.