زمینه‌های رشد جریان جمعی تقاضا

آغاز معاملات دیروز نوید تداوم روند صعودی قیمت سهام در مقیاسی وسیع را می‌داد. افزایش همتراز قیمت، چه در سهم‌های کالایی و چه سهم‌های غیرکالایی سبب شد تا شاخص کل افزون بر رشد بیش از ۴۵۰۰ واحدی در نیمه نخست معاملات خود را به مرز ۲۸۰ هزار واحد نزدیک کند. اگرچه وسعت رشد قیمت‌ها نسبت به روز قبل تغییر معناداری نکرد، اما توزیع نقدینگی در بین صنایع حکایت از تغییر آرایش سرمایه‌های بورسی می‌کرد؛ به‌طوری‌که دو گروه بزرگ پتروشیمی و فلزات پس از مدت‌ها در صدر فهرست صنایع بورسی از لحاظ جذب منابع قرار گرفتند و ضمن حضور پررنگ در جدول نمادهای حامی شاخص، حدود ۲۰ درصد از کل جریان نقدینگی را در اختیار گرفتند. به‌نظر می‌رسد محتوای گزارش‌های ماهانه در غول‌های پتروشیمی و فلزات توانسته انتظارات اهالی بورسی را برآورده کند و تقاضا در این دسته از سهم‌ها را با وجود افت قیمت‌های جهانی و کاهش نرخ‌های ارز در بازار داخل، افزایش دهد. البته نباید از تغییر نرم مواضع بازار جهانی از میانه‌های روز دوشنبه هم صرف‌نظر کرد که تصویر منفی اهالی بورس تهران را تعدیل کرد. روز دوشنبه در حالی‌که فعالان بورسی منتظر فشار مضاعف بر قیمت نفت و فلزات با تشدید اختلافات تجاری بودند اما خبرهایی مبنی‌بر احتمال آغاز دور جدیدی از مذاکرات تجاری بین چین و آمریکا از قیمت‌ها حمایت کرد. این امر در کنار عملکرد مثبت این شرکت‌ها در مرداد منجر به جذب حجم بیشتری از نقدینگی در این سهم‌ها شد.

در کنار افزایش تحرکات در سهم‌های کالایی، از شتاب گروه‌های کوچک‌تر هم کاسته نشد و صنایعی نظیر دارویی‌ها، قندی‌ها و سیمانی‌ها با همان سرعت روزهای قبل پیش رفتند. علاوه بر شایعه افزایش نرخ شکر که از روز دوشنبه به صورت غیررسمی در بین محافل بورسی دست به دست شد و متعاقبا تقاضای قدرتمند برای سهام گروه قند را رقم زد، می‌توان به تقویت  روزافزون زمزمه‌های حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی از معادلات تجاری حاکم بر تولید و واردات گروه‌های کالایی مشمول اشاره کرد که همچنان امیدبخش معامله‌گران بورسی برای خرید سهام زیرگروه اثرپذیر از این سیاست است. در کنار ارزیابی وضع عملیاتی این طیف از شرکت‌ها برای توجیه چنین رشدهایی به‌نظر می‌رسد یک نکته مهم از نظر بورس‌بازان مغفول مانده و آن، پیشخور شدن بخش زیادی از اثر تعدیل سیاست‌های ارز ترجیحی در قیمت سهام مرتبط است. در واقع، آنچه نکته مهم  این است که قیمت‌های کنونی تا چد حد با وضع عملیاتی بنگاه‌ها توجیه‌پذیر است و تا چه حد خوش‌بینانه و فراتر از ظرفیت‌های درآمدزایی سهم.

  اختلاف فاز ۱۸۰ درجه‌ای

چنان که اشاره شد شاخص کل در نیمه نخست معاملات به رشدی ۴۵۰۰ واحدی دست یافته بود و تا کانال ۲۷۹ هزار واحد پیش رفته بود. اما این روند صعودی زیر فشار عرضه‌های پایانی تاب نیاورد و رفته‌رفته حدود هزار واحد از ارتفاع خود را از دست داد و در نهایت با عقب‌نشینی از سقف روزانه به رشد ۳۶۰۰ واحدی بسنده کرد. اختلاف فاز معاملات دیروز به حدی بود که قیمت آخرین معاملات ۸۵ درصد از تعداد کل نمادهای بورسی تحت فشار پایانی عرضه‌ها در سطحی پایین‌تر از رکورد روزانه قرار گرفت؛ یعنی در ۲۷۰ نماد از ۳۱۴ نماد بورسی شاهد فشار عرضه‌ در دقایق پایانی معاملات بوده‌ایم. این اختلاف فاز در حدود یک‌سوم  از کل نمادها یعنی در ۹۸ نماد بورسی رقمی بین ۵ تا ۱۰ درصد بود. نوسان بیش از ۵ درصدی قیمت از دامنه مثبت به دامنه منفی را می‌توان یکی از نشانه‌های عدم تعادل روانی و غلبه هیجان در بازاری دانست که دست‌کم در این روز از شوک سیستماتیک برکنار بوده است.

  بهانه‌های پیوستن به جمع فروشندگان

حال پرسش این است که چرا در مقیاس روزانه باید شاهد چنین نوسان پردامنه‌ای در قیمت‌ها باشیم؛ آن هم در شرایطی که علت بنیادینی در ایجاد نوسان قابل رصد نیست. برخی از معامله‌گران  ضعف سامانه‌های معاملاتی برخط کارگزاری‌ها را عامل فشار فروش عنوان کردند. در جریان دادوستدهای دیروز اخباری مبنی‌بر اختلال دوباره در هسته معاملات و متعاقبا عدم دریافت سفارشات معامله‌گران توسط سامانه‌های برخط کارگزاری‌‌ها در بین اهالی سهام دست به دست شد. بر کسی پوشیده نیست که ناتوانی هسته معاملات و اختلال در سفارش‌گذاری به‌موقع می‌تواند باعث سردرگمی و در نتیجه تصمیم‌گیری‌‌های هیجانی و گاه نادرست در بین معامله‌گران شود. اما چنین تصمیم‌گیری‌هایی بی‌تاثیر از فضای عمومی بازار نیست.

در واقع، اگر فضای عمومی بازارها، چه سهام و چه ارز را از روز یکشنبه متاثر از تحرکات دیپلماتیک بدانیم، شاید فشار ناگهانی بر شاخص کل طی آخرین معاملات دیروز را هم بهتر دریابیم. به‌نظر می‌رسد عقب‌نشینی شتابنده نرخ‌های ارز و شکستن سدهای حمایتی دلار در این دو روز به گفتارهای مثبت سیاسی پیوند خورده است. اما این خوش‌‌بینی‌ها طی روز گذشته کمرنگ شد و خود را در قیمت‌ها منعکس کرد؛ به‌طوری‌که روند نزولی دلار طی روز گذشته پس از انتشار سخنان رئیس‌جمهوری و موضع‌گیری محمدجواد ظریف در تور آسیایی خود از دیدار غیر قابل تصور رئیس‌جمهور ایران و ترامپ، متوقف شد و متعاقبا برخی از سهامداران را که با چنین تصور خوش‌بینانه‌ای اقدام به خرید سهم کرده بودند به سمت فروش سوق داد.   

  جادوی موج‌ها با بورس‌بازان

یکی از قافیه‌های تکرارشونده معاملات سهام طی روزهای اخیر تشکیل موج‌های دسته‌جمعی در بازار است که قیمت‌ها را در جهات مختلف بازار را به نوسان‌های مثبت و منفی وامی‌دارد. به‌نظر می‌رسد اغلب ‌فعالان بیش از آنکه تحلیل و تصور حداقلی از مقیاس‌های ارزندگی سهام داشته باشند، بیشتر با جماعتی همرنگ می‌شود که در صفوف خرید و فروش تجمع کرده‌اند و درست به همین دلیل در محدوده‌های مثبت با خوش‌بینی اقدام به خرید می‌کنند و در منفی قیمت‌ها هم دست به فروش می‌زنند. نیافتن دلیلی برای خرید سبب می‌شود تا دلیلی هم برای فروش وجود نداشته باشد و معامله‌گر از روی ریزنوسان‌های روزانه تصمیم‌گیری کند. این رویکرد که با ورود معامله‌گران تازه‌وارد در روزهای اخیر تشدید شده را می‌توان در فشار عرضه‌های دیروز هم مشاهده کرد. در روز گذشته که فشار عمومی فروش در دقایق پایانی بازار افزایش یافت، شکاف بین میانگین و آخرین قیمت عمیق و عمیق‌تر شد؛ به‌طوری‌که در برخی از سهم‌ها این اختلاف  به بالاتر از ۷ درصد هم رسید. این در حالی است که فروشنده این سهم در صورت اجتناب از هیجان و حفظ سهام خود می‌توانست در جلسه معاملاتی بعد سهم را در بدترین حالت ۲ درصد بالاتر از این قیمت بفروشد.

09 (1)