برای بررسی بهتر‌ آنچه در بازار خودرو در حال اتفاق است باید نگاهی کلان‌تر به سایر بازار‌ها داشت تا بتوان به تحلیل دقیق‌تری از آنچه در اقتصاد ایران در حال رخ دادن است، رسید. در این زمینه مشاهده بازارهای مسکن، ارز، طلا، خودرو و بورس که همواره یکی از عوامل محرک متغیرهای کلان اقتصادی کشور بوده‌اند چنین گمانی را در ذهن متبادر می‌سازد که بازهم پای غول نقدینگی در میان است. درواقع به علت آنکه عمده التهابات بازارهای مسکن، ارز، طلا، خودرو و بورس ناشی از ورود سیل نقدینگی به آنها بوده، این‌بار نیز ابتدا باید به‌سراغ حرکت نقدینگی رفت. درواقع روش سیاستگذاران اقتصادی کشور برای جذب و مدیریت نقدینگی همواره بالا بردن سود سپرده‌های بانکی بوده است و در این زمینه هرگاه تورم از نرخ سود بانکی بیشتر می‌شود یا به‌عبارت دیگر، نرخ واقعی سود سپرده‌های بانکی منفی می‌شود، شاهد جابه‌جایی نقدینگی و ورود آن به سایر بازار‌ها هستیم.

این مساله در یک‌سال اخیر و بعد از آنکه تورم 42 درصد افزایش یافت نیز اتفاق افتاد و بازارهای ارز، طلا، مسکن و بورس از آن متاثر شدند. در این بین یکی از بازارهایی که در نیمه نخست سال 98 مورد توجه قرار گرفت، بازار سرمایه بود. رشد حیرت‌برانگیز شاخص بورس از ابتدای سال 98 آنچنان ادامه داشت که رکورد شاخص و ارزش معاملات بورس ماه‌به‌ماه شکسته می‌شد؛ اما با شروع فصل پاییز روند روبه‌رشد بورس متوقف شده و در یک بازه معین در حال نوسان است، به‌طوری که برخی کارشناسان این حوزه معتقدند بورس به سقف خود رسیده است و دیگر نمی‌توان انتظار رشد گذشته را از آن داشت. فرضیه‌ای که در این زمینه می‌توان متصور بود آن است که نقدینگی سرگردانی که در نیمه نخست سال 98 جذب بازار سرمایه شده بود، بعد از رکود نسبی بازار سرمایه در حال خروج از این بازار و ورود به بازارهای دیگری است و شاید یکی از دلایل اصلی التهابات بازار خودرو این مساله است.

بازار خودرو از آن جهت جذابیت دارد که نظارت و کنترل کمتری بر آن بوده و قدرت نقدشوندگی بیشتری نیز دارد. البته بازار ارز نیز در چند روز گذشته شاهد افزایش جزئی بوده که این افزایش نمی‌تواند متاثر از آرامش بازار سرمایه نباشد.لذا اگر فرضیه خروج آهسته نقدینگی از بازار سرمایه و ورود آن به سایر بازارها را مورد توجه قرار دهیم، این مساله می‌تواند هشداری جدی برای سیاستگذاران اقتصادی باشد و در آینده می‌توان متصور بود سیل نقدینگی ورودی جدی‌تر به بازارهای دیگری همچون مسکن، ارز و طلا خواهد داشت و دوباره شاهد افزایش افسارگسیخته قیمت‌ها در این بازار‌ها باشیم. در این زمینه دو راه پیش‌روی دولتی‌ها قرار دارد. در ساده‌ترین راه می‌توان به سیاق گذشته با افزایش نرخ سود سپرده‌های بانکی و افزایش جذابیت سپرده‌گذاری در بانک، به جمع‌آوری و کنترل نقدینگی پرداخت که این مساله رشد نقدینگی را تشدید کرده و شاید در کوتاه‌مدت بحران سیل نقدینگی را مهار کند اما این بحران را با شدتی بیشتر به آینده منتقل خواهد کرد. راه‌حل دومی که برای کنترل نقدینگی وجود دارد، استفاده از ابزارهای مالیاتی است که موثرترین آنها پایه مالیاتی و مالیات بر عایدی سرمایه (CGT) است. مالیات بر عایدی سرمایه با گرفتن جذابیت از بازارهای غیرمولد و حاشیه‌ای نظیر دلالی در بازار خودرو، مسکن، ارز، طلا و... می‌توان از ورود نقدینگی و تورم‌های حباب‌گونه و غیرواقعی در این بازار‌ها جلوگیری کرد. با وجود آنکه تلاش‌ها برای تصویب مالیات بر عایدی سرمایه تاکنون دوبار توسط دولت حسن روحانی ابتر مانده، اما در متن پیش‌نویس اصلاحیه قانون مالیات‌های مستقیم، مالیات بر عایدی سرمایه آورده شده است.

 

امیرحسین کاکایی، عضو هیات‌علمی دانشگاه علم‌وصنعت

 غول نقدینگی به‌سوی خودرو در حال حرکت است

شروع افزایش قیمت خودرو به پنج هفته پیش بازمی‌گردد. با وجود آنکه در یکی، دوماه گذشته قیمت خودروهای تولید داخل در حال کاهش بود و حتی برآورد خود من نیز این بود که در آبان‌ماه به حداقل خود برسد؛ اما اتفاقی که در یک‌ماه‌ونیم پیش افتاد آن بود که وزیر محترم صمت اعلام کردند پراید و پژو 405 تا خردادماه سال آینده از خط تولید خارج خواهد شد. این اظهارنظر به‌خودی‌خود باعث افزایش قیمت نشد، اما بهانه‌ای شد برای تنش‌زایی.توجه داشته باشید ما در بازاری هستیم که تولیدمان با چالش روبه‌رو است و با وجود تلاش‌ها میزان تولید پایین است. لذا در این بازار کوچک‌ترین تحریکی از بیرون سبب به‌هم‌ریختن بازار می‌شود؛ امری که با اظهارات اخیر وزیر محترم منجر به تحریک بازار شد. اتفاق دیگری که موازی با این شوک افتاد و دلیل اصلی گرانی بود، اتفاق‌هایی است که در بازار بورس رخ داد. درواقع بورس توانسته بود حدود هشت‌ماه گذشته با روند روبه‌رشد خود سرمایه‌های سرگردان و نقدینگی را از جامعه به سمت خود جمع کند. برخی برآورد‌ها نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران حرفه‌ای بورس در این بازه تا حدود 70 درصد سود برده‌اند و شاید یکی از دلایل ثابت‌ماندن نرخ ارز در این مدت همین مساله بوده باشد. حال اگر به شاخص‌ها نگاه کنیم، حدود پنج‌هفته گذشته، بسیاری از شاخص‌های بورس منفی شد و به گفته برخی کارشناسان این حوزه، بورس به سقف خود رسیده است. یعنی دیگر بورس جذابیت و سوددهی گذشته خود را ندارد و به یک روال نسبتا باثبات و اصلاح قیمتی رسیده است.  معنای این اتفاق برای سرمایه‌گذاران آن است که باید دنبال فرصت جدید برای سرمایه‌گذاری باشند. با این اتفاق، سرمایه‌گذار با سنجش وضعیت بازارها به‌دنبال بهترین فرصت با بالاترین سود است. اما وضعیت بازار برای این پذیرش چگونه است؟

بازار مسکن به‌دلیل نقدشوندگی پایین و قیمت‌های نجومی جذابیت کمتری داشته و بازار ارز و طلا نیز به‌دلیل کنترل‌هایی که می‌شود، قدرت نوسان پایینی دارد؛ لذا در این بین بازار خودرو به علت آزادی‌هایی که نسب به سایر بازار‌ها دارد، جذابیت بیشتری برای سرمایه‌گذاران داشته و دارد.  توجه داشته باشید قیمت‌هایی که اخیرا افزایش داشته، قیمت بازار است نه قیمت خودروساز، اتفاقا خودروسازان تولید را کاهش نداده‌اند، درواقع به علت نظارت‌هایی که وجود دارد خودروساز جرات افزایش قیمت را ندارد. با وجود این شرایط، پیش‌بینی بنده این است که سرمایه‌های سرگردان بعد از افزایش قیمت خودرو به سایر بازار‌ها رفته و سبب افزایش حباب در قیمت‌ها خواهند شد. 

متاسفانه نقدینگی در ایران آنقدر نامتوازن افزایش یافته که می‌توان گفت تبدیل به یک فیل بزرگی شده که در یک خانه کوچک نگهداری می‌شود و هرجا قدم می‌گذارد آنجا را نابود می‌کند. الان هم سرمایه‌ها و نقدینگی‌ای که وجود دارد، ظرفیتش بالاتر از تولید است. اگر بورس خیلی خوب عمل کند، بهترین مکانیسم مدیریت این فیل سرگردان است، زیرا بورس هم شفاف است و هم سرمایه در آن به‌سوی تولید می‌رود؛ اتفاقی که در چند ماه اخیر افتاده بود.

در شرایط کنونی هرچقدر هم به خودروساز فشار بیاوریم و بگوییم تولید را بالا ببرید بازهم نمی‌شود بازار را کنترل کرد. مساله دیگری که شرایط را بدتر می‌کند این است که بگوییم خودروسازها قیمت را پایین‌تر بیاورند تا قیمت‌ها کاهش یابد، یعنی در باطن ظرفیت را پایین‌تر می‌آوریم، امری که با توجه به حجم بالای تقاضا سبب می‌شود هیجان بازار بیشتر بالا برود.  ازجمله دلایلی که سبب شده در شرایط کنونی نتوانیم تولید را بالا ببریم، علاوه‌بر تحریم‌ها، پایین نگاه داشتن قیمت است به‌طوری‌که صنعت خودرو از سرمایه خالی شده، لذا ظرفیت خودرو پایین است. با این شرایط پیش‌بینی اینکه تا کی افزایش قیمت‌ها در بازار خودرو ادامه خواهد داشت، سخت است اما فعلا بازار به سمت هیجانی‌شدن پیش می‌رود.  

 

 

ابوالفضل خلخالی، کارشناس خودرو:

 تقاضای سرمایه‌ای اجازه کاهش قیمت را نخواهد داد

وقتی شوکی به بازار داده می‌شود، بازار دچار تلاطم می‌شود. البته این تلاطم حاصل رفتار منطقی نیست. لذا آنچه امروز در بازار مشاهده می‌کنیم، تلاطم حاصل از شوک بوده و به‌مرور باید آرام شود. احتمالا در یکی، دو ماه آینده این تلاطم آرام خواهد شد اما به یک واقعیت نیز باید توجه کرد که وقتی قیمت بنزین افزایش پیدا می‌کند، قیمت مواد اولیه نیز افزایش می‌یابد و این سبب خواهد شد قیمت خودرو هم افزایش پیدا کند.در زنجیره تامین که مدیریت آن دست بخش خصوصی است، قیمت قطعات افزایش پیدا می‌کند. درباره خودروسازان نیز به علت آنکه نظارت دولت وجود دارد، فشار دولت سبب می‌شود قیمت افزایش پیدا نکند، موضوعی که باعث می‌شود زنجیره تامین مطالبات خود را دیرتر دریافت کنند و از این طریق به آنها لطمه وارد نشود. در نتیجه انتظار می‌رود با افزایش قیمت بنزین به‌تناسب افزایشی جزئی در قیمت خودرو مواجه شویم.

واقعیت دیگر اینکه با افزایش قیمت بنزین تقاضای خودرو کاهش پیدا خواهد کرد اما این کاهش به علت آنکه عرضه و تقاضا در حالت تعادل قرار ندارد و عرضه پایین‌تر از تقاضاست، در نتیجه نمی‌توان انتظار داشت کاهش تقاضای ناشی از افزایش قیمت بنزین، عرضه و تقاضا را به نقطه تعادلی برساند. برای مثال تقاضای خودرو در کشور حدود یک‌میلیون و 500 هزار دستگاه طی یک‌سال است، اما عرضه سال 98 بعید است به 700 هزار دستگاه برسد؛ یعنی چیزی حدود نصف تقاضایی که در بازار وجود دارد. از طرفی امروزه به خودروهای سواری به دید سرمایه نگاه می‌شود و این مساله باعث می‌شود جذابیت این بازار بازهم حفظ شود. همه این مسائل باعث خواهد شد ما شاهد افزایش تدریجی قیمت خودرو باشیم.

نویسنده: محمدرضا گلرومفرد، روزنامه نگار