آثار تورمی افزایش 50درصدی قیمت بنزین

بیش از 85‌درصد بنزین مورد استفاده در ایران، در پالایشگاه‌‌‌‌‌‌های کشور تولید می‌شود و به دلیل کاربری گسترده به‌عنوان سوخت عمومی، بین سایر مشتقات نفتی از جایگاه استراتژیک و بسیار حساسی برخوردار است. اما به‌رغم کاهش چشمگیر میزان واردات این محصول در چند سال اخیر (به‌خصوص به‌ دلیل تولید بنزین حتی در صنایع پتروشیمی)، این محصول تنها مشتق نفتی است که تقریبا همواره واردات آن ادامه داشته است. افزایش 50درصدی قیمت بنزین در ایران، به‌صورت آنی سطح عمومی قیمت‌ها را به‌میزان 5/ 2‌درصد افزایش می‌دهد. در نتیجه افزایش قیمت بنزین در سال دوم، تورم اندکی بیش از 3‌درصد افزایش می‌‌‌یابد، سپس آثار تورمی این افزایش قیمت، به‌تدریج کاهش می‌یابد و در سال پنجم، تقریبا بی‌‌‌اثر می‌شود. واکنش تورم (pi_c) بعد از بروز تکانه افزایش قیمت بنزین در اولین دوره، مثبت بوده و اثرات غیرمستقیم یا انتشار افزایش قیمت بنزین در دوره دورم عمل خواهد کرد. در دوره دوم، شاخص قیمت انرژی (gama_end)، شاخص قیمت بنزین (Pi_enB)، شاخص قیمت تولید داخلی (Pi_d)  و ذخایر خارجی بانک‌مرکزی (fr ) تورم را به سمت بالا و مثبت سوق می‌دهند و پایه پولی (mb ) با کشیدن متغیر تورم به سمت پایین به اندازه بسیار کم، سعی در خنثی‌کردن اثر سایر متغیرها می‌کند.

 

 آثار تورمی افزایش 50درصدی قیمت گازوئیل

گازوئیل به‌طور عمده، به‌عنوان سوخت موتورهای دیزلی و تاسیسات حرارتی استفاده می‌شود و در ساختار اقتصادی و صنعتی ایران، اهمیت خاصی دارد. افزایش قیمتی گازوئیل بنا به افزایش گسترده در صنایع کشور، اثر مستقیم و آنی بر سطح عمومی قیمت‌ها دارد و آن را به میزان 42/ 3‌درصد افزایش می‌دهد. این میزان طی سه‌سال تشدید شده و حتی به 79/ 6‌درصد رسیده، سپس روند کاهشی را طی کرده است و بعد از 30سال به 5‌درصد خواهد رسید (یعنی حتی با گذشت 30سال نیز آثار تورمی افزایش قیمت آن در اقتصاد از بین نمی‌رود).

آثار تورمی افزایش 50درصدی قیمت برق

انرژی الکتریکی دارای کاربردهای بسیار گسترده در تمام صنایع کوچک و بزرگ، مصارف عمومی، روشنایی معابر، کشاورزی و خانگی است؛ در نتیجه، افزایش قیمت 50درصدی انرژی الکتریکی، سطح عمومی قیمت‌ها را به‌صورت آنی به میزان 2‌درصد افزایش می‌دهد، سپس آثار تورمی این افزایش قیمت روند کاهشی به خود می‌گیرد و بعد از پنج‌سال از اقتصاد محو می‌‌‌شود.

آثار تورمی افزایش 50درصدی قیمت گاز طبیعی

گاز طبیعی در مقیاس بسیار وسیع، در حوزه‌های صنعتی و خانگی به کار می‌رود. سیاستگذاری دولت طی چند دهه اخیر مصارف این ماده را به‌شدت گسترده‌‌‌تر کرده، به‌طوری‌که گاز طبیعی هم‌‌‌اکنون خوراک اصلی نیروگاه‌‌‌ها و حتی صنایع پتروشیمی است. با افزایش 50درصدی قیمت گاز طبیعی، سطح عمومی قیمت‌ها به‌صورت آنی به میزان 6‌درصد افزایش یافته، این میزان طی سه‌سال تشدید شده و به 5/ 11‌درصد رسیده، سپس روند کاملا نزولی به خود می‌گیرد؛ اما حتی پس از 30سال نیز آثار این افزایش قیمت از بین نمی‌رود و به 5‌درصد خواهد رسید.

آثار تورمی افزایش 50درصدی قیمت سایر حامل‌‌‌های انرژی

نفت‌کوره به‌عنوان ارزان‌‌‌ترین ماده سوختنی برای کوره حمام‌‌‌ها، تنور نانوایی‌‌‌ها و موتورهای دیزل و برخی نیروگاه‌‌‌ها مطرح بوده و دارای مصارف صنعتی گسترده‌‌‌ای است؛ بنابراین افزایش 50درصدی قیمت آن، سطح عمومی قیمت‌ها را به میزان 63/ 2‌درصد افزایش می‌دهد. این افزایش طی دوسال تشدید شده و به 3‌درصد نیز افزایش خواهد یافت، سپس روند کاهشی به خود می‌گیرد و بعد از هفت‌سال بی‌اثر خواهد شد. در گذشته دور، نفت‌سفید جایگاه استراتژیکی در اقتصاد ایران داشت و از کاربردهای بسیار متنوعی برخوردار بود که از آن جمله می‌توان به استفاده گسترده این محصول در ایجاد روشنایی، سوخت، تجهیزات گرمایشی، پخت‌وپز و... اشاره کرد. نفت‌سفید تا سال 1376 همواره در لیست حامل‌‌‌های انرژی وارداتی در کنار بنزین قرار داشت؛ اما به‌تدریج با گسترش خطوط لوله‌کشی گاز طبیعی، به‌خصوص در مناطق محروم، این محصول مصارف خود را تقریبا به‌طور کامل از دست داد و از سال 1378 به‌تدریج جزو مشتقات نفتی صادراتی ایران شد. با برنامه‌ریزی چند دهه قبل دولت، گاز طبیعی توانست عمده مصارف نفت‌سفید و گاز مایع را به خود اختصاص دهد و کاربری آنها به‌شدت کاهش یافت. افزایش 50درصدی قیمت نفت‌سفید، سطح عمومی قیمت‌ها را طی دوسال اول، به میزان 34/ 0‌درصد افزایش می‌دهد، سپس این میزان به‌تدریج کاهش می‌یابد و بعد از هفت‌سال محو می‌‌‌شود.

با وجود تلاش اولیه دولت در خصوص گسترش مصارف گاز مایع و معرفی آن به‌عنوان جایگزین اول برای بنزین (و حتی گازوئیل) در قالب افزایش تولید خودروها و وسایل نقلیه دوگانه‌سوز، تغییر چندانی در مصرف و جایگاه این حامل انرژی در سبد مصرفی خانوار و بنگاه‌‌‌های تولیدی ایجاد نشده است. بنابراین برنامه‌‌‌ریزی عملیاتی و قوی‌‌‌تری برای گسترش مصارف گاز مایع همچنان توصیه می‌‌‌شود. در نتیجه افزایش قیمت گاز مایع به میزان 50درصد، سطح عمومی قیمت‌ها به‌صورت آنی به میزان 13/ 0‌درصد افزایش می‌یابد، سپس این میزان با طی روند کاهشی، بعد از 6سال بی‌اثر می‌شود.

نتایج مطالعه حاضر در مجموع بیان می‌دارد که به‌رغم فراوانی منابع انرژی در ایران، وقوع شوک‌‌‌های قیمتی در حامل‌‌‌های انرژی باعث کاهش تولید و افزایش سطح عمومی‌‌‌ قیمت‌ها می‌شود و اقتصاد را به سمت رکود سوق می‌دهد. همچنین فرآیند اصلاح قیمت انرژی مستلزم وقوع اثر برون‌‌‌رانی است و موفقیت این سیاست به قابلیت بازتوزیعی متناسب دولت و لزوم برخورداری از برنامه هدفمند (مطابق تجربیات موفق سایر کشورها) بستگی دارد. حامل‌‌‌های انرژی جزو گروه محصولات کامودیتی (Commodity Market) یا همان کالای اولیه هستند و نقش تعیین‌کننده‌ای در اقتصاد ایران و حتی بازار بورس بر عهده دارند. نوسانات و تحولات عمده این گروه از محصولات، به‌عنوان محصولات پیشرو، در شکل‌گیری انتظارات تورمی و حتی تعیین رنگ بورس نقش کلیدی ایفا می‌‌‌کند. نگاهی اجمالی به تاثیر افزایش 50درصدی قیمت هریک از آنها به‌تنهایی، موید آثار شدیدا تورمی و ایجاد انتظارات تورمی در اقتصاد ایران است. بنابراین هرگونه افزایشی در قیمت حامل‌‌‌های انرژی باید با برنامه‌‌‌ریزی اولیه و جامع، حساب‌شده و‌ سنجیده، به‌صورت تدریجی و مرحله به مرحله و همراه با نقش مکملی سیاست‌‌‌های حمایتی و نظارتی دولت صورت پذیرد و هیچ‌گونه حرکت شتاب‌زده و بی‌‌‌برنامه‌‌‌ای توصیه نمی‌‌‌شود.

منبع: دنیای اقتصاد/ دکتر علی محمدی‏‌پور