دنیای اقتصاد نوشت: چنین روندی بیش از هرچیز آینده مبهم سیاسی رابرت مالی نماینده ویژه دولت بایدن در امور ایران را به ذهن متبادر می‌کند. اینکه شکل‌‌‌گیری فضایی جدید تا چه حد بر موقعیت مالی به عنوان مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای و دیپلمات معتقد به گفت‌وگو و مصالحه با ایران  تاثیرگذار است یکی از پرسش‌های مهم در میان کارشناسان است. آیا رابرت مالی همچنان در چارچوب سیاست باز بودن درب دیپلماسی، در مقام خود باقی خواهد ماند یا متمایل شدن دولت بایدن به سمت اجرایی کردن پلن بی در قبال تهران، باعث تغییر او از سمت خود خواهد شد؟ از این رو ابهام در آینده سیاسی راب مالی بیش از هر زمانی از روی کار آمدن وی به عنوان نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و مسوول پیشبرد مذاکرات احیای برجام از فروردین ۱۴۰۰ تا مرداد ۱۴۰۱ شده است.

پیش‌تر و در چند ماه گذشته زمزمه‌های برکناری مالی از سمت خود در فضای رسانه‌ای منتشر شد، اما در عمل او همچنان گفت‌وگوها را با قدرت از وین تا دوحه به پیش برد؛ مساله‌ای که منجر به جدا شدن ریچارد نفیو معمار تحریم‌ها و آرین طباطبایی مشاور ارشد معاونت کنترل تسلیحات و امنیت بین‌الملل وزارت خارجه در دو مقطع زمانی متفاوت از تیم مذاکره‌کننده آمریکا شد. این دو انفصال مجددا باعث طرح موضوعاتی چون هژمونی رابرت مالی بر ایده اول دیپلماسی و گفت‌وگو در قبال ایران و عدم‌تحمل هر کسی که مخالف این ایده باشد، شد. با این حال متاثر از بن بست در مذاکرات احیای برجام از اواخر ماه اوت، زمینه برای تغییر لحن رابرت مالی درباره توافق و مذاکره با ایران نیز فراهم شد.

نمودار تغییر ادبیات نماینده ویژه آمریکا در امور ایران را می‌توان از مصاحبه‌ها و اظهارنظرهای دو ماه گذشته وی رصد کرد. مالی در تازه‌ترین دیدگاه مذاکراتی خود گفت ایالات‌‌‌متحده به جای تمرکز بر احیای برجام، بر حمایت از معترضان ایران و اقدامات جمهوری اسلامی در ارسال سلاح به روسیه متمرکز است. مالی مدعی شد: ایران علاقه‌ای به توافق ندارد و ما روی چیزهای دیگری تمرکز کرده‌ایم. اگر ایران به خواست‌های غیرقابل قبول ادامه دهد، چرا باید بر احیای برجام تمرکز کنیم؟ نماینده ویژه آمریکا در امور ایران مدعی شد: در این مقطع ما بر توافق هسته‌‌‌ای تمرکز نخواهیم کرد زیرا نمی‌توانیم باز هم برگردیم و بازی بخوریم.

رابرت مالی هفته گذشته در اجلاس گفت‌وگوی مدیترانه در رم نیز گفت: سیاست واقعی آمریکا در قبال ایران جایی بین «دیپلماسی» و «پلن بی» است. هیچ سیاست سیاه و سفیدی وجود ندارد. مالی پیش‌تر هم ادعا کرده بود که توافق وین جزو اولویت‌‌‌های واشنگتن نیست و این کشور روی حوادث اخیر ایران متمرکز است. وی ادعا کرده بود: گفت‌وگوها متوقف شده و به بن‌‌‌بست رسیده‌‌‌ به همین دلیل دیگر در تمرکز ما نیستند. مذاکره‌کننده ارشد آمریکا در امور ایران اخیرا در گفت‌وگو با فارین پالیسی نیز مدعی شد: ایران منزوی‌‌‌تر از همیشه بوده و دلیل آن این است که ما با همکاری بسیاری از کشورهای دیگر تلاش کرده‌‌‌ایم اطمینان حاصل کنیم حقیقت چیزی که در داخل ایران اتفاق می‌‌‌افتد پیش چشم همه عیان است.

سوابقی مبتنی بر تفکر دیپلماسی

با وجود این ادبیات، اما وی در لابه لای اظهارات خود همچنان به‌صورت خیلی زیرکانه سعی کرده تا راه دیپلماسی و گفت‌وگو با تهران را باز نگه دارد. همان راهی که او نه به خاطر مسوولیت و جایگاه کارگزاری‌اش به عنوان یک بوروکرات، بلکه به عنوان دیپلماتی صاحب ایده که معتقد به تفکر «اول دیپلماسی» است و آن‌را راهی کم هزینه برای اجرای موفق یک دیپلماسی پویا و چندجانبه می‌داند. موضوعی که در سوابق او در طول بیش از دو دهه گذشته کاملا عیان است

در ۲۸ ژانویه ۲۰۲۰ جو بایدن، راب مالی را به عنوان نماینده ویژه ایالات‌متحده آمریکا در امور ایران معرفی کرد. مالی در نخستین کار خود با رهبران بریتانیا، فرانسه و آلمان درباره برنامه جامع اقدام مشترک با هدف آگاهی از جزئیات پرونده و دیدگاه سه کشور اروپایی گفت‌وگو کرد. انتصاب او به این جایگاه با واکنش منفی مخالفان مواجه شد. در ژانویه ۲۰۲۱ تام کاتن، رابرت مالی را به همدردی با دولت ایران و دشمنی با اسرائیل متهم کرد. یکی دیگر از مخالفان وی نیز ادعا کرد که در مورد مسائل ایران، اسرائیل، سوریه بیش از اندازه مواضع چپ گرایانه دارد بنابراین انتصاب وی در این حوزه مناسب نیست.

رابرت مالی پیش از این، رئیس میز ایران در گروه بین‌المللی بحران در واشنگتن دی.سی. بود که یک سازمان غیر‌انتفاعی مستقر در بروکسل است که متعهد به جلوگیری از منازعات و جنگ‌‌‌ها بوده است. در دوره باراک اوباما نیز به عنوان دستیار ویژه رئیس‌‌‌جمهور ایالات متحده و هماهنگ‌‌‌کننده امور خاورمیانه، آفریقای شمالی و منطقه خلیج فارس کار می‌کرد و از اعضای تیم آمریکا در گفت‌وگوهای برجام به رهبری جان کری بود که در نهایت به امضای برجام در تیر ۱۳۹۴ منجر شد. مالی در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون نیز مدیر امور دموکراسی و حقوق بشر شورای امنیت ملی ایالات‌متحده آمریکا و یکی از اعضای تیم صلح ایالات متحده بود و به سازماندهی نشست کمپ دیوید در سال ۲۰۰۰ میلادی کمک کرد. برخی او را کارشناس منازعه اسرائیل و فلسطین می‌‌‌دانند. مالی به طور گسترده از لزوم نزدیک شدن آمریکا به حماس و اخوان المسلمین حمایت کرده است.

آینده‌ای در ابهام

بروز و ظهور متغیرهای جدید در روند گفت‌وگوهای ایران و طرف‌های مذاکره‌کننده باعث شکل‌گیری اختلاف‌نظر در دولت بایدن بر سر چگونگی مواجهه با جمهوری اسلامی شده است. آنچه به نظر می‌رسد این است که به‌رغم تغییر لحن راب مالی در قبال ایران و گفت‌وگوهای برجام، وی در شرایط کنونی دست پایین را دارد و قادر به پیشبرد راهبرد مذاکراتی خود نیست. چنین روندی می‌تواند ابهام درباره آینده او را ظرف هفته‌ها و ماه‌های آینده افزایش دهد که با توجه به مخالفت‌هایی که از همان اوایل انتصاب به نماینده ویژه ایران با او همراه بود و در ادامه هم تشدید شد، چندان دور از ذهن به‌نظر نمی‌رسد.  به‌ویژه که تغییر او برعکس مقامات وزارتی همچون وزیرخارجه یا وزیر دفاع نیاز به فرآیندهای تاییدی در سنا را ندارد و این مساله می‌تواند نهایتا دولت بایدن را نسبت به تغییر او متقاعد کند. مضاف بر اینکه حاکم شدن ادبیات سخت به شکل بازگشت تحریم‌ها مجالی را برای مالی و تفکر او باقی نمی‌گذارد. به‌ویژه که وی مرد صحنه مذاکره و نه حتی استفاده همزمان از چماق و هویج بود و از این بابت مردی برای تمام فصول به شمار نمی‌آید.

در مقابل اما این احتمال نیز وجود دارد که بایدن ترجیح دهد به ترکیب تیم سیاسی و دیپلماتیک خود دست نزند، با این احتمال که مجددا روزنه برای مذاکرات احیای برجام فراهم شود و این تغییرات را بگذارد برای دوره دوم ریاست جمهوری خود به فرض پیروزی در انتخابات ۲۰۲۴، چرا که ته ذهن آمریکایی‌ها همچنان درگیر دیپلماسی است. علاوه بر این تغییر او در شرایط کنونی می‌تواند پالس خوبی درباره دولت بایدن نباشد و این نگاه را برجسته سازد که این تغییر نشانگر اختلاف‌نظر در دولت دموکرات‌هاست. با وجود همه این احتمالات، در فضای گرگ و میش کنونی، فرجام مالی بیش از هر کس دیگری در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.