طی سال‌های گذشته در ایران شاهد این موضوع بودیم که بورس زمانی با رشدهای بالا همراه بوده که نرخ ارز جهش کرده و در پله بالاتر قرار گرفته است و چون سودآوری شرکت‌ها عمدتا مبتنی بر افزایش نرخ ارز است از این مساله اثر پذیرفته است. در واقع زمانی که تورم نرخ ارز را جهش داده در مرحله بعد بازار سرمایه با اهرم ارزی با رشد مثبت همراه شده است. به اعتقاد کارشناسان از آنجایی که سودآوری شرکت‌ها عمدتا مبتنی بر افزایش نرخ ارز است، بنابراین چه شرکت‌های کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌محور که از محل افزایش نرخ ارز به ‌صورت مستقیم منتفع می‌شوند و چه سایر شرکت‌ها که به واسطه افزایش نرخ ارز، قدرت چانه‌زنی برای افزایش نرخ محصولات را دارند از این موضوع منتفع می‌شوند. از سوی دیگر نیز در فضای اقتصادی کشور از بورس به عنوان یک بازار ثانویه یاد می‌شود. در واقع این بازار در نقدشوندگی اوراق مالی که به ‌نام سهام مورد‌ توجه قرار می‌گیرد، نقش مهمی ایفا می‌کند. در عین حال سناریوی غالب این است که تورم زمانی بر بازار سرمایه اثر می‌گذارد که افزایش تورم منجر به افزایش نرخ ارز شود. مصداق بارز تاثیرپذیری بازار سهام از نرخ ارز تحولات روز گذشته بازار است. در شرایطی که خبر توافقی محدود میان ایران و آمریکا مخابره شد، سیگنال‌های کاهش قیمت به بازار ارز رسید و انتظارات سمت و سوی نزولی قیمت را به خود گرفت. این تحول بلافاصله اثر خود را در بازار سهام منعکس کرد، به طوری که روز شنبه بازار تقریبا یکدست قرمزپوش شد. در واقع این اثری است که بازار سرمایه با یک واسطه یعنی نرخ ارز از تورم می‌پذیرد. «جهان‌صنعت» در گفت‌وگو با یک کارشناس بازار سرمایه به بررسی ابعاد مختلف رابطه بورس تهران و نرخ تورم پرداخته است.


تفاوت تاثیرپذیری بورس از تورم در ایران و دنیا
پیام الیاس‌کردی کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» اظهار کرد: از دو جهت می‌توان تاثیر تورم را بر بازار سرمایه مورد بررسی قرار داد؛ یک قسمت از تاثیر تورم بر بورس به دلار برمی‌گردد. با توجه به اینکه دلار نیما، مبادله‌ای و… وجود دارند، اینها همگی ‌هاله‌ای از قیمت دلار در بازار آزاد را با خود به همراه دارند. یک زمانی دلار در بازار آزاد یک عددی است که بعد دولت ۴۲۰۰ تعیین می‌کند. در سال‌های بعد این نرخ ۲۸۵۰۰ می‌شود و در آینده هم تبدیل به یک عدد دیگری خواهد شد. یا دلار مبادله‌ای که الان حدود چهل و چند هزار تومان است. پس آن بخشی که بازار راجع به دلار فکر می‌کند مربوط به دلاری می‌شود که شرکت‌های بورسی به وسیله آن مبادله، تجارت و فروش انجام می‌دهند. او ادامه داد: پس بخشی از بازار سرمایه این نقطه را مدنظر قرار می‌دهد. یک بخش دیگر از بازار سرمایه مربوط به کارخانه‌هایی است که هر کدام دارای تجهیزات و ساختمان‌هایی هستند که به قیمت ارز و همین‌طور تورم وابسته‌اند. وقتی تورم افزایش یابد، قیمت زمین، کارخانه و تجهیزات هم افزایش پیدا می‌کنند. یک بخش دیگر، اما تاثیر تورم بر خود قیمت سهام است. به طور کلی ما سهام را به عنوان یک دارایی محدود شناسایی می‌کنیم. کارخانه‌ها یک تعدادی سهام دارند و یک تعدادی از سهام‌شان شناور است و مابقی نیز محدود تلقی می‌شود. اگر این را قبول کنیم، همان‌طور که تورم بر قیمت طلا به عنوان یک دارایی محدود تاثیرگذار است،حتما روی قیمت سهام هم تاثیرپذیر خواهد بود. این کارشناس بورس تصریح کرد: اگر این دو دید کلی را برای خودمان مدنظر داشته باشیم، می‌توانیم متوجه شویم که بازار سرمایه با اختلاف نسبت به تورم پیشرو بوده و بهتر از تورم توانسته بازدهی داشته باشد. به خاطر اینکه توامان با این دو تفکر جلو می‌رود.
از یک طرف قیمت سهام به دلیل محدود بودنش با تورم بالا می‌رود و از طرف دیگر هم قیمت فروش کارخانه‌ها و تجهیزات‌شان بالا می‌رود و این دو مضاعف می‌شود و باعث می‌شود بازدهی کلی بازار سرمایه در طول تاریخ چندین برابر تورم باشد. اگر بازدهی بازار سرمایه در طول مدت ۲۰ ساله را بررسی کنید متوجه می‌شوید که از بازار مسکن، خودرو، ارز، طلا و تورم و خود قیمت دلار بالاتر بوده است.


الیاس‌کردی درباره مقایسه ایران با کشورهای دیگر درخصوص تاثیرپذیری بورس از تورم گفت: در کشورهایی که تورم زیاد است P/E پایین است. دلیل آن هم واضح است. در کشورهای پیشرفته درست است که مساله تورم روی قیمت سهام اثرگذار است، اما مساله P/E در کشورهایی که تورم پایین و افق روشن سرمایه‌گذاری دارند و بازدهی دارایی‌ها مثبت است متفاوت است، مثل کشورهای حوزه خلیج‌فارس یا ترکیه، همه اینها P/E 20 می‌گیرند یا مثلا در آمریکا این عدد ۳۰ است. این کشورها افق روشن رشد اقتصادی را جلوی خود می‌بینند و تورم روی دارایی‌ها تاثیر می‌گذارد ولی آن قدر رشد اقتصادی و رشد تولید و صورت‌های مالی برای‌شان مهم است که تاثیر تورم را مثل ما احساس نمی‌کنند.
برای ما چون کشور تورمی هستیم مدل‌مان با آن کشورها متفاوت است. آنجا گاهی تورم باعث می‌شود که فروش کارخانه کاهش یابد و بیشتر ضرر بزند، اما اینجا این‌گونه نیست. مثال آن همین بازار روز شنبه است. یک اتفاق و توافق محدود افتاده که باعث کاهش قیمت ارز شده است. همین دیروز بورس واکنش منفی نشان داده است. اگر این اتفاق در کشورهای دیگر می‌افتاد بورس‌شان واکنش مثبت نشان می‌داد، اما در ایران اینگونه نشد. آنجا تورم معنا و تاثیر‌پذیری دیگری دارد و اینجا معنای دیگر.